وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین
و همه نامها را به آدم آموخت. سپس آن [چیز] ها را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست مىگویید مرا از نامهاى اینها خبر دهید.
اما گاهی این سوال مطرح است که:
آیا لفظ "آدم" اشاره به "شخص حضرت آدم (ع)" داشته است؟
پاسخ این است که:
بنا بر این جان است که به اسماء الهی عالم شد و در نتیجه معلم فرشته ها پس آن که خلیفة اللّه است جان آدمی است و آن که مسجود فرشتگان قرار گرفت، نیز جان انسان است.
در این خصوص سخنان حضرت آیت ا... امینی را جهت روشن شدن مطلب با هم مطالعه میکنیم:
« درست است که در اینجا مخاطب آدم است، اما آدم یک وقتی هست که به عنوان مرد بودن مخاطب واقع می شود و گاه به عنوان انسان بودن. در اینجا به عنوان انسان بودن مورد خطاب واقع شده است نه اینکه خداوند متعال خواست یک مردی را و یا یک انسان خاص را خلیفه خود قرار بدهد و آنچه هم که سبب شد که آن «اسماء» را بفهمد، همان روح آدمی بود و آن هم که ملائکه برایش سجده کردند، همین شخصیت آدمی بود، نه شخص و یا جنس. علاوه بر اینکه در قرآن، بعضی جاها هم عنوان بنی آدم آمده است.»
«هیچ جایی نداریم که اسلام گفته باشد زن هم انسان است، چون این، امر مسلمی است.»
وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ
و (به یاد آر) وقتى که پروردگارت فرشتگان را فرمود که من در زمین خلیفهاى خواهم گماشت، گفتند: آیا کسانى در زمین خواهى گماشت که در آن فساد کنند و خونها بریزند و حال آنکه ما خود تو را تسبیح و تقدیس مىکنیم؟! خداوند فرمود: من چیزى (از اسرار خلقت بشر) مىدانم که شما نمىدانید
حال آیا منظور از خلیفه ای که خداوند برای فرشتگان بدان اشاره میکند فقط شخص حضرت آدم(ع) بوده است؟
روشنترین پاسخ به این سوال این است که نخیر اگر منظور از این خلافت ،خلافت شخص آدم (ع) بود خداوند در آیات دیگرش از انسانها به خلائف یادنمیکرد:
هُوَ الَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ ...(انعام165) و (فاطر 39)
ثُمَّ جَعَلْناکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْض (یونس14)
...وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِف... (یونس73)
حضرت علامه طباطبایی (ره) دراین خصوص در ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص: 179 می فرمایند:
خلافت نامبرده اختصاصى بشخص آدم ع ندارد، بلکه فرزندان او نیز در این مقام با او مشترکند، آن وقت معناى تعلیم اسماء، این میشود: که خداى تعالى این علم را در انسانها بودیعه سپرده، بطورى که آثار آن ودیعه، بتدریج و بطور دائم، از این نوع موجود سر بزند، هر وقت بطریق آن بیفتد و هدایت شود، بتواند آن ودیعه را از قوه بفعل در آورد.
[عمومیت خلافت انسان و اینکه منظور از خلاف در آیه جانشینى خدا در زمین است]
دلیل و مؤید این عمومیت خلافت، آیه: (إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ، که شما را بعد از قوم نوح خلیفهها کرد)، و آیه: (ثُمَّ جَعَلْناکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ، و سپس شما را خلیفهها در زمین کردیم)، و آیه: (وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ، و شما را خلیفهها در زمین کند) میباشد.
Design By : Pichak |